Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری صدا و سيما، خانواده‌های اعضای اسیر در اردوگاه گروهک تروریستی منافقین در تیرانا با هدف حمایت از اقدام مسئولانه دولت آلبانی مقابل سفارت ترکیه در تهران به عنوان حافظ منافع آلبانی تجمع کردند.

در ابتدای این تجمع که با حضور ۶۰۰ نفر از اعضای خانواده‌های عضو انجمن نجات آسیب دیدگان از خشونت (انجمن نجات) همراه بود، ثریا عبدالهی مادر یکی از این اسیران گفت: شاهد برخورد با فرقه رجوی بعد از سال‌ها در آلبانی هستیم؛ خانواده‌هایی که ۴ سال در عراق، پشت در‌های اردوگاه اشرف با من همراه بودند، به‌خوبی می‌دانند که ما چقدر منتظر آزادی اسیران‌مان هستیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



وی ادامه داد: بعد از ۴۵ سال جنایت و کشتار توسط گروهک تروریستی منافقین اکنون مسیر آزادی اسیرانمان هموار شده است.

وی تصریح کرد: من علاوه بر دغدغه آزادی تنها فرزندم از زندان «مانز»، رسالت آزادی و رهایی همه افرادی که بخشی از خانواده‌های آن‌ها را در این مراسم حضور دارند، نیز بر عهده دارم؛ روزی منافقین القا می‌کرد که ما خانواده‌ها تروریست هستیم؛ تروریست کسی است که ۱۲ هزار ایرانی را به شهادت رسانده، با صدام ۸ سال همدست شده و سربازان وطن را به اسارت برده است.

به گفته وی، از آقای «ادی راما»، نخست وزیر آلبانی و برخورد مسئولانه و اقدام بشردوستانه دولت این کشور در برخورد با سازمان منافقین متشکریم.

در ادامه این تجمع، بیانیه‌ای ۱۰ ماده‌ای قرائت شد.

انجمن نجات آسیب دیدگان از خشونت (انجمن نجات) در بیانیه خود اقدام ارزنده دولت آلبانی در حمله به مقر گروهک منافقین را به فال نیک گرفته و آن را به‌سان نقطه عطفی در پایان‌دهی به کارنامه سیاه گروهک تروریستی منافقین دانسته است.

در ادامه این بیانیه آمده است منافقین در برابر این اقدام قانونی آلبانی، به‌نحو فزاینده‌ای با جریان‌سازی رسانه‌ای تلاش دارد تا ضمن مظلوم‌نمایی خود و فرار از اتهامات، محکوم‌سازی دولت آلبانی و ممانعت از تداوم رویکرد اخیر را با اعمال فشار در موضوعاتی از قبیل نقض حقوق‌بشر و سنگ‌اندازی در پروسه عضویت آلبانی در اتحادیه اروپا دنبال کند.

اعضای این انجمن در بیانیه خود از دولت آلبانی خواسته‌اند که اسیر جنجال، هوچی‌گری و زیاده‌خواهی منافقین نشده و اجازه ندهد که مورد سوء‌استفاده یک گروه تروریستی فرتوت، منزوی و مورد تنفر مردم ایران قرار بگیرد.

امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به اینکه «سران منافقین پس از چند ساعت از اقدام قانونی پلیس، مواضع‌شان را نسبت به دولت آلبانی، از دولتی بشردوست و مترقی، به دولتی ضدبشری، خودفروخته، جنایت‌کار و فاشیستی تغییر دادند» عنوان کرده‌اند که تجربه تاریخیِ زیست انگلی گروهک تروریستی منافقین در کشور‌های میزبان، نشان می‌دهد که این گروه تروریستی همواره (چه در زمان حضور در ایران، عراق، فرانسه یا هم‌اکنون در آلبانی) امنیت، اعتبار و سایر ظرفیت‌های کشور میزبان را با فریب‌کاری به گروگانِ منافع خودشان می‌گیرند و بر این اساس قربانی همیشگی اقدامات آنان، کشور میزبان است.

در ادامه این بیانیه، با تاکید بر اینکه رفتار منطقی دولت آلبانی در برابر منافقین، آغازی است بر پایان حیات سازمان ضدبشری، چنین آمده است که «این وضعیت آزمایشی خطیر برای دولت آلبانی تا رسیدن به مقصود نهایی یعنی بازگشت اعضای دربند سازمان به زندگی انسانی و آزادانه و محکومیت سران ارشد منافقین است».

اعضای انجمن نجات در ادامه بیانیه خود، توجه دولت آلبانی را به نکته‌ای مهم جلب کرده‌اند و آن هم این که به غیر از سران و مسئولان ارشد منافقین، افراد حاضر در این گروه، در مناسبات سخت فرقه‌ای گرفتارند و با گذشت چند دهه از عمرشان، با تغییرات بنیادین هویتی و شخصیتی رو به رو شده و از کمترین سطح خودآگاهی، اراده و استقلال برای تصمیم‌گیری برخوردارند.

در نتیجه این شرایط، خود را در دو راهی زندگی (یعنی حضور و تبعیت همه‌جانبه از سران گروهک) و مرگ و نیستی (خروج از گروهک) تعریف کرده و بر این مبنا تنها با کمک خانواده و حمایت‌های دولت آلبانی و ایران امکان رهاسازی و بازپروری آن‌ها فراهم می‌شود.

استقرار دائمی نیرو‌های پلیس در اردوگاه منافقین، بازگرداندن اعضای گرفتار به زندگی آزاد، ایجاد دفتر کمیساریای پناهندگان در مقر منافقین، فراهم‌کردن ارتباط‌گیری و خروج امن و آزاد نفرات از اردوگاه با نظارت دفتر کمیساریا و اجرای سازوکاری برای پایش مستمر محیط «اردوگاه به اصطلاح اشرف ۳» از طریق نصب دوربین‌های نظارتی از جمله مواردی است که اعضای «انجمن نجات» خطاب به دولت آلبانی در بیانیه خود بر آن تاکید کرده‌اند.

خدابنده: سرانجام ورق برگشت
در ادامه مراسم ابراهیم خدابنده، مدیرعامل انجمن نجات، گفت: از حمایت دولت آلبانی تشکر می‌کنم؛ لطفا حصار‌ها را بردارید تا افرادی که سال‌هاست اسیر و زندانی هستند با دنیای آزاد آشنا شوند؛ بیش از ۴ دهه است که سران و مسئولان ارشد منافقین با اقدامات غیرقانونی خود، برای کشور‌های میزبان مشکل ایجاد کرده و این بار هم با آلبانی درگیر شده است.

وی افزود: ۲۰ سال است شما با انجمن نجات همراه هستید؛ قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود؛ در این سال‌ها چقدر نامه نوشتیم چقدر تجمع کردیم و حالا این هزاران نامه به نتیجه رسیدند.

مدیر عامل انجمن نجات یادآور شد: در آلبانی هم عده‌ای از اعضای جدا شده سازمان تحت عنوان انجمن آسیلا در آن کشور برای آزادی افراد دربند تلاش می‌کنند، امروز در قالب تجمع و برگزاری نمایشگاه عکس و کاریکاتور گرد هم می‌آیند.

در این تجمع همچنین اعضای مختلف افراد دربند فرقه منافقین به بیان درد‌هایی که طی ۴ دهه متحمل شده‌اند و خواسته‌های خود از دولت آلبانی پرداختند و ضمن تشکر از این دولت، ادامه روند برخورد قانونی با فرقه رجوی شدند.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: منافقین گروهک تروریستی آلبانی گروهک تروریستی منافقین دولت آلبانی بیانیه خود انجمن نجات خانواده ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۰۴۲۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تبادل مرگ و زندگی در جریان اهدای عضو

همشهری آنلاین_ فتانه احدی: کارش جست‌وجوی تولد در میان مرگ‌های تلخ است. همه تلاشش این است که مرگ یک بیمار مرگ مغزی، بی‌نتیجه نماند و اعضای بدن او بتوانند جان بیماران نیازمند را نجات دهند. این کار هر چند شیرین اما سخت و نفس‌گیر است. خصوصا اینکه آن‌سوی ماجرا، خانواده‌ای است که عزیزی را از دست داده و داغ بزرگی را تحمل می‌کند. در میان همین اشک‌هاست که یک زندگی تازه، فرصت دوباره نفس کشیدن و لبخند به زندگی متولد می‌شوند و با اهدای عضو یک بیمار مرگ مغزی، فردی از مرگ نجات می‌یابد. اتفاقی که افرادی نظیر دکتر محسن همتی آن را هدایت می‌کنند.

دکتر محسن همتی

محسن همتی، کوردیناتور ارشد یا همان هماهنگ‌کننده تیم پیوند اعضا است که طی ۱۵ سال اخیر در میان مرگ‌های تلخ به دنبال تولدهای دوباره است. وظیفه اصلی و سخت‌ترین قسمت کارش، گرفتن رضایت از خانواده‌ای است که عزیزش دچار مرگ مغزی شده تا برگه‌ای را که اجازه می‌دهد اعضای بدن او به بیماران نیازمند اهدا شود را امضا کند. او در گفت‌وگو با همشهری از جزئیات کارش و خاطرات تلخ و شیرینی که با آنها روبه‌رو شده می‌گوید.

تا حالا چند بار موفق شده‌اید که برای اهدای عضو یک بیمار مرگ مغزی رضایت بگیرید؟

تعداد زیادی بوده. معمولا ماهی۱۰ مرگ مغزی داریم که از این تعداد به طور میانگین موفق می‌شویم از خانواده ۴، ۵ نفرشان رضایت بگیریم.

خود شما شخصا موفق به گرفتن رضایت از چند نفر شده‌اید؟

حداقل ۲۰۰ نفر.

تلاش‌های شما با شکست هم مواجه شده؟

بله. چرا که فرهنگ‌ها و دیدگاه‌ها بسیار متفاوت است. بسیاری به اهدای عضو اعتقاد ندارند و اغلب می‌گویند ما دوست نداریم به مرده ما دست بزنید. حال آنکه در سوی دیگر تعداد زیادی بیمار در لیست انتظار هستند، اما خانواده بیمار مرگ مغزی رضایت نمی‌دهد. در نتیجه هم مرگ مغزی و هم فرد در لیست انتظار از دنیا می‌رود.

بیشترین افرادی که اهدای عضو انجام داده‌اند از کدام شهر بوده‌اند؟

نمی‌شود تقسیم بندی کرد اما در تهران این اتفاق راحت‌تر از شهرستان‌ها صورت می‌گیرد. در برخی از شهرستان‌ها سخت‌تر است و همچنان نیاز به فرهنگسازی دارد. در برخی استان‌ها که دارای خرده فرهنگ‌ها هستند، اهدای عضو هنوز جا نیفتاده است. با این وجود در همان‌ها هم نسبت به گذشته شرایط خیلی بهتر شده و میزان اهدای عضو در حال افزایش است.

بیشترین عضو که مورد نیاز بیماران نیازمند است، چیست؟

قلب، کلیه و کبد.

هنگامی که برای گرفتن رضایت می‌روید، داستان زندگی بیمار مرگ مغزی شما را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد؟

ما چند تا مورد داشتیم که رضایت‌گیری برای ما نیز به شدت، دردناک بود. یکی جوان ۲۰ ساله‌ای بود که در ایستگاه مترو دچار حادثه شده بود. او روز حادثه می‌خواست به محل کارش برود که ناگهان فردی خود را جلوی ریل قطار می‌اندازد، اما با نزدیک شدن قطار می‌ترسد و پشیمان می‌شود، این جوان برای نجات او به روی ریل می‌پرد، او را نجات می‌دهد اما در لحظات آخر که در حال نجات دادن جان خود بوده، سرش با قطار برخورد می‌کند و دچار مرگ مغزی می‌شود. رضایت گرفتن از مادر این جوان ۲۰ ساله بسیار برایم سخت بود.

مورد دوم نیز، خانواده ای برای تفریح به یکی از بوستان‌ها شهر می‌روند و یک بچه کوچک داشتند که در چاله ای می‌افتد. فردی که از آنجا رد می‌شد، کودک را نجات داد. چند روز بعد خانواده کودک نجات یافته برای تشکر از فرد ناجی، مهمانی‌ای برپا می‌کند. در پایان شب وقتی فرد ناجی قصد خروج از مهمانی را داشت متوجه می‌شود که کیف پولش را جا گذاشته است. همان کودکی که وی نجاتش داده بود، کیف پول را بر می‌دارد، از خانه بیرون می‌دود تا آن را به فرد ناجی برساند اما درست مقابل در حیاط، فرد ناجی بی‌آنکه متوجه کودک شود، با ماشین دنده‌عقب می‌گیرد و کودک را زیر گرفته و باعث مرگ مغزی شدن او می‌شود. واقعا رضایت گرفتن از خانواده کودک برای اهدای اعضای بدنش کار سختی بود.

اعضای بدن این دو نفر، چند نفر را نجات دادند؟

هر کدام ۴ نفر را نجات دادند.

کدام عضوشان اهدا شد؟

قلب کلیه و کبدشان.

آیا پیش آمده است که ا عضای بیمار مرگ مغزی به درد اهدا نخورد؟

بله، خیلی وقت‌ها. چون خانواده دیر رضایت می‌دهد، دیگر قلب و کلیه قابل استفاده نیست و فقط کبد را می‌توان استفاده کرد. هر چه بیمار بیشتر در بیمارستان بماند،ارگان کمتری اهدا می‌شود.

پس زمان در این عمل خیلی اهمیت دارد؟

بله بسیار حائز اهمیت است. ارگان‌ها باید در همان دقایق اولیه اهدا شود.

بهترین زمان برای اهدای عضو چقدر است؟

زمانی طلایی ۲۴ ساعت اولیه بهترین زمان اهدای عضو است.

چگونه عضو را برای اهدا انتخاب می‌کنید؟ آیا وجود بیماری می‌تواند از اهدا جلوگیری کند؟

بله. برای اهدای عضو حتما آزمایش‌های تخصصی و سونو گرافی انجام می‌شود.

آزمایشات چقدر طول می کشد تا شما برای اهدای عضور دست به کار شوید؟

معمولا ۱۲ تا ۲۴ ساعت. اگر قابلیت اهدا داشته باشد انجام می‌دهیم.

میانگین سنی بیماران مرگ مغزی چقدر است؟

در گذشته سن‌ها بیشتر بود اما الان کمتر شده است. معمولا ۳۰ تا ۴۰ سال است.

بیمار مرگ مغزی از چه نظر باید با اهدا شونده مطابق باشد؟

از لحاظ سن، قد، وزن، گروه خون و برخی از آیتم‌ها باید به هم نزدیک باشند.

آیا در سالهای اخیر اهدای عضو افزایش پیدا کردو شما می‌توانید راحت‌تر این کار را انجام دهید؟

وزارت بهداشت در سالهای اخیر کلاس‌های آموزشی در این راستا برگزار کرده است که این مسئله باعث رشد اهدای عضو شده است. در شهرستان‌ها نیز فرهنگسازی شده و برای همکاران ما نیز کلاس‌های آموزشی رضایت گیری و اهدای عضو برگزار شده که این امر باعث افزایش کیس‌های اهدایی شده است.

اگر در رسانه‌ها و صدا و سیما یه این موضوع پرداخته شود که در هر دقیقه چند نفر بر اثر نبود عضو فوت می‌کنند و چند نفر همزمان مرگ مغزی ‌می‌شوند اما چون خانواده رضایت نداده، از دنیا می‌روند، به نظرم حتما دیدگاه مردم تغییر خواهد کرد.

حتی از لحاظ اقتصادی نیز نگهداری از بیمارانی که نیاز به اهدای عضو دارند بسیار گران تمام می‌شود. هزینه دارو و دیالیز خیلی بالاست که اهدای عضو می‌تواند کمک کند و به درد و رنج بیماران پایان دهد.

آیا موردی بوده که برای اهدای عضو پولی درخواست شود؟

اگر چنین موردی پیش بیاید، حتما ما ادای عضو را کنسل می‌کنیم. چون کار ما رایگان است. بین کسی که عضو می‌دهد و کسی که عضو می گیرد، پولی رد و بدل نمی‌شود.

آیا شما از سرنوشت بیماران پس از اهدای عضو اطلاع دارید؟

بله! بعد از عمل حالشان را جویا می‌شویم. تا جایی که امکان داشته باشد، مشکلاتشان را حل و رسیگی می‌کنیم.

آیا تاکنون عضوی پس زده شده است که دوباره روند اهدای عضو را برایش از سر بگیرید؟

بله! در مورد چنین بیمارانی تا جایی که بتوانیم آنها را دوباره بستری می‌کنیم و روند را از سر می‌گیریم.

چند درصد این اتفاق می‌افتد؟

در حدود ۱۰ درصد پیش می‌آید.

شما جمله ابتدایی شما برای مواجه با خانواده مرگ مغزی برای اهدای عضو چیست؟

سعی می‌کنیم بات توجه به شرایط آنها را راضی کنیم. به آنها از تجلی روح عزیزشان صحبت می‌کنیم. می‌گوییم که گل آنها در بستری دیگر به زندگی و حیات خود ادامه می‌دهد. نیمی از وجودش در بدنی دیگر زنده است و روحش شاد خواهد شد.

چرا خانواده ها نباید همدیگر را بشناسند؟

چون که به گیرنده عضو استرس وارد می‌شود. گاهی نیز امکان دارد که فرد دریافت کننده، بعد از مدتی فوت کند که باعث می‌شود خانواده اهدا کننده باز هم عزادار شوند.
شما برای کار به شهرستان هم رفته‌اید؟
بله برای انتقال به شهرستان‌ها نیز می‌روم.
مثلا همدان، گرگان، سمنان، زنجان، شاهرود و اردبیل. به اکثر شهرهای ایران رفته‌ام.

رضایت گرفتن برای کودک چگونه است؟

رضایت گیری برای کودک خیلی سخت است. ما خودمان هم بیچه داریم، بارها خودم گریه کرده‌ام.

شکست در کار شما چه معنایی دارد؟

شکست هم جزیی از کار ماست. خانواده‌هایی که خیلی سرسخت هستند و ما به سختی از آنها رضایت می‌گیریم، کار را سخت می‌کنند، گاهی ندادن رضایت ما را با شکست روبه‌رو می‌کند، اما برخی از افرادی که به سختی رضایت داده‌اند، بعد از مدتی از ما بابت آرامشی که از این کارگرفته‌اند، تشکر می‌کردند. این خیلی برای ما لذت بخش است.

از سویی نیز خیلی‌ها رضایت نمی‌دهند، بعد از اینکه مریضشان فوت می‌شود، می‎گویند چرا به ما اصرار نکردید.

پی این کار باعث آرامش خانواده نیز خواهد شد؟
به خیلی! چون وقتی که اعضای متوفی خود را اهدا می‌کنند، خدا به آنها آرامش می‌دهد.

برای مثال، خانومی اعضای مادرش را اهدا کرد. بعد از مدتی به ما مراجعه کرد و گفت که خواب مادرش را دیده و او در خواب به او گفته که حالش خیلی خوب است و فردی برایش دعا می‌کند و خیرات می‌دهد.

آیا پرونده‌ای داشته‌اید که بیمار مرگ مغزی، پدر و مادر نداشته و باید از اقدام اجازه می‌گرفتید؟

بله موردی داشتیم که پدر و مادر نداشتند و اقوام هم به بیمارستان مراجعه نکردند و بیمار فوت و در بهشت زهرا دفن شد.
همچنین موردی بود که هیچ کسی سراغ بیمار مرگ مغزی نیامد و پدر و مادر نیز نداشت، با دستور قاضی کشیک اعضای بیمار اهدا شد.

آیا پرونده‌ای داشته‌اید که خانواده از رضایت ندادن پشیمان شده‌اند؟

بله! یک کودک مرگ مغزی داشتیم که هر چه اصرار کردیم خانواده رضایت نداد، روند رضایتگیری ۲ روز طول کشید که در دقیقه ۹۰ خانواده پشیمان شد اما کودک فوت کرد.

کد خبر 849481 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها مرگ مغزی اهدای عضو حوادث ایران

دیگر خبرها

  • ضرورت بهره‌گیری از هوش مصنوعی و نانو فناوری در حوزه پزشکی
  • انتخاب اعضای سومین دوره هیات مدیره صنف تماشاخانه‌های ایران
  • انتخاب اعضای سومین دوره هیات‌مدیره صنف تماشاخانه‌های ایران
  • ۳ عضو خانواده روستایی در سبزوار از زیر آوار بیرون کشیده شدند
  • درخواست بیش از ۳۰ سازمان مردم نهاد انگلیسی برای توقف توحش در رفح
  • قدردانی کاظم نظری از هنرمندان و اعضای انجمن هنرهای نمایشی کشور
  • کمک انجمن حمایت از زندانیان اصفهان به خانواده ۱۸۰۰ زندانی
  • قاضی دهقانی: میزبانی از اعضای گروهک منافقین جرم محسوب می‌شود
  • دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات منافقین آغاز شد
  • تبادل مرگ و زندگی در جریان اهدای عضو